Monday, July 27, 2009

بسم الله الرحمن الرحيم = خداوند باريتعالي با عنوان اين جمله در 114 سوره وبه عبارتي 114 بار گفتن اين جمله، قصد و اراده كرده كه به ما بياموزد كه" او مي‌بخشد"چرا كه رحمان ورحيم است و در ابتدا، اميد را به ما تلقين مي‌كند تا با اميد، زندگي و ايمانمان رابهتر شكل دهيم وبه مضموني ديگر اواين دو نام مبارك را برتري داده برتمامي نامها واسامي متبركش كه "رحمت او برغضبش سبقت گرفته ".


الحمدلله رب العالمين = شكر كردن وستايش پروردگار، عبادت نيست وچيزي نيست كه باعث مباهات بندگان خاطي گردد، بلكه وظيفه‌اي است سنگين كه برعهدة ماست چراكه باتوجه به معناي اين جمله، ستايش براي خداست و ما چيزي را كه مخصوص او است ، به وظيفه، به او باز مي‌گردانيم چراكه او خلق كننده و پرورش دهنده تمامي آن چيزي است كه ما مي‌بينيم ويا نمي‌بينيم ودر تمامي عالم ساري وجاري است .

امروز برای اولین بار تو عمرم ختم قرآن کریم رو تموم کردم. کاش توفیق خوندنشو ببیشتر پیدا کنیم.

یا رب ، ما مدعیان در چه خیالیم؟

قرآن ! من شرمنده توام

اگر از تو آواز مرگی ساخته ام كه هر وقت در كوچه مان آوازت بلند میشود همه از هم میپرسند " چه كس مرده است ؟"

چه غفلت بزرگی كه می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل كرده است.

قرآن ! من شرمنده توام

اگر ترا از یك نسخه عملی به یك افسانه موزه نشین مبدل كرده ام.

یكی ذوق میكند كه ترا بر روی برنج نوشته

‌یكی ذوق میكند كه ترا فرش كرده

‌یكی ذوق میكند كه ترابا طلا نوشته

‌یكی به خود میبالد كه ترا در كوچك ترین قطع ممكن منتشر كرده و...!

آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی كنیم ؟

Thursday, July 23, 2009


جشن میلاد امام حسین (ع) در ملکوت

ابن عباس از پیامبر گرامی نقل می کند

وقتی امام حسین (ع) به‌دنیا آمد، خداوند در عالم ملکوت به فرشته خازن و عهده دار آتش جهنم، وحی کرد که به خاطر مولودی که به پیامبرش عطا کرده است، آتش جهنم را بر اهلش خاموش کند و به رضوان، نگهبان بهشت وحی کرد که بهشت را بیاراید و آن را خوشبو گرداند و به حورالعین وحی فرمود که خود را بیارایند و به دیدار یکدیگر بروند و به ملائکه وحی فرمود که در صفوفی بایستند و به تسبیح و تحمید و تمجید و تکبیر بپردازند

منبع: تبیان


عشق

قدیمیه اما می ارزه به دوباره خوندن::

گروه متخصص و محققی در یک تحقیق سوالی را از گروهی کودک خردسال پرسیده بودند که پاسخهایی که بچه ها دادند عمیق ترو متفکرانه تر از تصورات بود

سوال این بود:
معنی عشق چیست؟

نظر شما راجع به جوابهای بچه ها چیست؟

بیلی - 4 ساله: وقتی کسی شما رو دوست داره ، اسم شما رو متفاوت از بقیه می گه . وقتی اون شما رو صدا می کنه احساس می کنی که اسمت از جای مطمئنی به زبون آورده شده.

زبکا - 8 ساله: مادر بزرگ من از وقتی آرتروز گرفته نمی تونه خم بشه و ناخن هاش رو لاک بزنه پدر بزرگم همیشه این کار رو براش می کنه حتی حالا که دستهاش ارتروز گرفتن ، این عشقه.

کارل -5 :ساله: عشق موقعیکه دختره عطر می زنه و پسره هم ادکلون، و دو تایی می رن بیرون تا همدیگر رو بو کنن

کریستی - 6 ساله: عشق وقتیه که شما برای غذا خوردن می رین بیرون و بیشتر سیب زمینی سرخ شده خودتون رو می دهید به دوستتون بدون اینکه از اون انتظار داشته باشید که کمی از غذای خودشو بده به شما.

دنی - 7 ساله: عشق یعنی وقتی که مامان من برای بابام قهوه درست می کنه و قبل از اینکه بدش به بابا امتحانش می کنه تا مطمئن بشه که طعمش خوبه.

تری - 4 ساله: عشق اون چیزیه که لبخند رو وقتی که خسته ای به لبت میاره .

امیلی - 8 ساله: عشق وقتیه که شما همش همدیگه رو می بوسید بعد وقتی از بوسیدن خسته شدید هنوز دوست دارید با هم باشید پس بیشتر با هم حرف می زنید. مامان و بابای من دقیقا اینجورین.

بابی - 7 ساله: عشق همون باز کردن کادوهای کریسمسه به شرطی که یه لحظه دست نگه داری و فقط با دقت گوش کنی

نیکا 7 - ساله:اگه می خواهی دوست داشتن رو بهتر یاد بگیری ، باید از دوستی که بیشتر از همه ازش متنفری شروع کنی

نوئل - 7 ساله: عشق اون موقعس که تو به پسره می گی که از تی شرتش خوشت اومده ، بعد اون هر روز می پوشتش.

تامی - 6 ساله: عشق مثل یه پیرزن کوچولو و یه پیرمرد کوچولو می مونه که هنوز با هم دوست هستن حتی بعد از اینکه همدیگر رو خیلی خوب می شناسن.

کیندی 8 - ساله: موقع تکنوازی پیانو ، من تنهایی روی سن بودم و خیلی هم ترسیده بودم . به تمام مردمی که منو نگاه می کردن نگاه کردم و بابام رو دیدم که وول می خوره و لبخند می زد اون تنها کسی بود که این کار رو می کرد. من دیگه نترسیدم.

کلر - 6 ساله: مامانم منو بیشتر از هر کس دیگه ای دوست داره چون هیچ کس دیگه ای شبها منو نمی بوسه تا خوابم ببره.

الین- 5 ساله :عشق اون موقعی هست که مامان بهترین تیکه مرغ رو میده به بابا.

کریس - 7 ساله:عشق زمانیه که مامان، بابا رو خندان می بینه و بهش میگه که هنوز هم از رابرت ردفورد خوش تیپ تره.

مری آن- 4 ساله :عشق وقتیه که سگت می پره بقلت و صورتت رو لیس می زنه حتی اگر تمام روزتو خونه تنهاش گذاشته باشی.

لورن - 4 ساله: می دونم که خواهر بزرگترم منو خیلی دوست داره بخاطر اینکه تمام لباسهای قدیمی خودشو می ده به من و خودش مجبور می شه بره بیرون تا لباسهای جدید بگیره.

کارل - 7 ساله: وقتی شما کسی رو دوست دارید موقع حرکت از مژه هاتون ستاره های کوچولویی خارج می شن.

مارک - 6 ساله: دوست داشتن اون وقتی هست که مامان صدای بابا رو موقع دستشویی می شنود ولی بنظرش چندش آور نمیآد.

و بالاخره آخریش ؛رقابتی که هدفش پیدا کردن مسئول ترین بچه بوده ، پسر بچه 4 ساله ای برنده می شه. همسایه دیوار به دیوار این آقا پسر یک مرد مسن یود. این آقا به تازگی همسر خودشون رو از دست داده بودند. پسر بچه وقتی پیرمرد رو تنها در حال گریه کردن دیده بوده به حیاط خانه پیرمرد وارد می شه و می پره بغلش و همونجا می مونه، وقتی مادرش ازش می پرسه که چی کار کردی؟ میگه که هیچی من فقط کمکش کردم تا راحت تر گریه کنه!

--

عاقل اُلُب عقل منی دانّادی


عاشق اُلُب مندَ اُنو دانّادیم

Tuesday, July 21, 2009

" اقرا باسم ربك الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربك الاكرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم."( علق/5-1)؛بخوان به نام پروردگارت كه - جهان را- آفرید। همان كه انسان را از خون بسته ای خلق كرد. بخوان كه پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان كه به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمی دانست، یاد داد.

عيد مبعث بر همگان مبارك

Sunday, July 19, 2009

"اغتشاشگران باتوم برقي، اشك‌آور و ثريا داشتند"

ذوالنور با بيان اينکه برخي افراد با ماسک خط امام و انقلاب عده‌اي از مردم و جوانان را فريب دادند، تصريح کرد: در مشکلات پيش آمده در انتخابات اخير، تنها بحث انتخابات و شخص پيروز نبود، چون بالاخره يک نفر بايد در انتخابات پيروز شود؛ ولي اعلام عدم صلاحيت قانون براي افراد شکست خورده در طول انقلاب بي‌سابقه بود.
به گفته وي، يکي از کانديداها در روزهاي اخير خط قرمزها را رعايت نکرده و حتي با جمع آوري اساتيد دانشگاه و برخي نمايندگان 52 محور اساسي را براي ادامه نهضت پس از انتخابات تبيين کرد که حتي يکي از اين موارد براي محاکمه در دادگاه‌هاي انقلاب کافي است.
جانشين نمايندگي ولي فقيه در سپاه پاسداران افزود: از مدت‌ها قبل با امکانات فراوان و ايجاد سازماني به نام راي با 300 هزار عضو با ساختار شرکت‌هاي هرمي قصد ايجاد انقلاب مخملي و براندازي نظام را داشتند. وي يادآور شد: اين سازمان به افرادش دستور داده بود که در صورت قطع پيامک، تلفن، اينترنت و سايت فيس بوک، دستورات را از شبکه بي.بي.سي دريافت کنند.
ذوالنور در خصوص ابعاد گسترده اين فتنه در داخل کشور خاطرنشان کرد: يکي از روزنامه‌هاي پر تيراژ کشور متعلق به يکي از کانديداها 10 خبرنگار را به بهانه پوشش خبري يک مسابقه فوتبال به يکي از کشورهاي عربي فرستاد که اين افراد نه تنها در اين مسابقه حضور نيافتند، بلکه آموزش‌هاي ويژه‌اي را براي ساخت مواد منفجره و ايجاد انقلاب مخملي در مطبوعات فرا گرفتند.
وي با عنوان اينکه دو روز قبل از انتخابات در تهران و شهرهاي اطراف قحطي بيل و کلنگ شده بود، گفت: کليه امکانات آشوب از جمله باتوم برقي، موبايل ثريا و گاز اشک‌آور در اختيار آشوبگران قرار گرفته بود.
به گفته وي با پرتاب يک گاز اشک آور از سوي نيروهاي بسيج و انتظامي به آشوبگران، در عوض با پنج گاز اشک آور پاسخ مي‌دادند.
جانشين نمايندگي ولي فقيه در سپاه پاسداران حمله به حوزه 117 تهران را توسط آشوبگران يکي از عمليات گسترده و سازماندهي شده اعلام کرد و يادآور شد: بسيجيان در يک مقاومت يک ساعته تنها هزار گلوله مشقي و هوايي شليک کردند، ولي با راهيابي آشوبگران به داخل حوزه به علت وجود 300 قبضه سلاح در آن با شليک مستقيم دو نفر کشته شدند.

منبع: تابناک

ماجرای کوی دانشگاه چی بود؟

درسته که دانشجوها شعار ضد نظامی سر میدادن؟ خب اگه اینطوری بود بگو چرا؟ فقط منطق دانشجو رو به سخره نگیر!!
درسته که بعضی از اونا بانک آتیش زدن

درسته که یه کامیون از کارافتاده رو آتیش زدن.

درسته که پلیس ضدآشوب و لباس شخصی ها و... ریختن تو دانشگاه

درسته که زمین جا به جا خونی بود... خون ضرب و شتم وحشیانه .

درسته که اونایی که ریختن تو دانشگاه تهران خودشون هم اموال دانشگاه رو تخریب کردن؟

درسته که با موتور تو سالن ویراژ میدادن؟
درسته که درسته؟
درسته که بچه ها کبود شدن؟
درسته که بچه های گردان زینب با زنجیر و بزور دخترارو از خواب گاه بیرون کردن؟
درسته که نیروی انتظامی نهایت صبرو بردباری رو از خودش نشون داد

درسته که یه لباس شخصی یکی رو که گرفته بود رو جلو چشه دانشجوها و استادایی که اونجا بودن کشت؟!!! و نیروی انظامی باز هم بردبار بود.

درسته که می گفتن که اونا پست تر از یهودیا هستن؟

درسته که گفتن مجاهدین ریخته بودن تو کوی دانشگاه و دانشجوها رو می زدن؟

درسته که دانشجوها گفتن که جهت دفاع در برابر مجاهدین و حفظ جونمون چند تا اسلحه سرد و گرم بدین بزارین تو دانشگاه!!/

درسته که من اصلا موسوی چی هم نیستم

درسته که وقتی برخی از کلیپ های همایش اونارو میدیدم که هی داشتن توهین می کردن چندشم می شد.

درسته که تهرانی ها یه مدتی تو ایران نبودن؟

درسته که شهرستان ها به غیر از تهران هستند و تهران همه ایران نیست و بقیه هم رای داده بودن

درسته که ما باید مراقب و هوادار هم و مراقب بیگانه مغرض باشیم

در پایان
هرچی که اینجا نوشتم یه بخشی از شنیده ها و نقل قولها و حرف برخی شاهدان عینی بودش... حال بماند که دروغ داشت یا نداشت.

واسه تک تک این مطالب میشه یه توجیه یا دلیل آورد چرا که من فقط از یه نکته نطر بهشون پرداختم.

... ولی حقیقت اینه که تا از خارج از گود و بی طرف نباشی نمیتونی قضاوت کنی.

به قول یکی از دوستان " الله اعلم"

------------------------------

عزیزی که می خوای بگی یه چیزی حالیته یا می خوای نقد کنی یا شعار بدی یا مثل من امل مطلب بنویسی ، سعی کن حرف هردو طرف رو بشنوی ، رسانه های داخلی و خارجی رو هم با هم مقایسه کنی و با دیدن یا شنیدن یه خبر جدید فکر نکنی که خبر دست اول دستت رسیده و درسته!!! چراکه خبرا هم گندشون دروومده .

حتی راویان عینی هم بدلیل تاثیر جو غالب یا جریحه دار شدن احساساتشون ممکنه یه سری حرفایی بگن که عین واقعیت نباشه.

و اما بعد انتخابات:

بیش از یک ماه از انتخابات ریاست جمهوری گذشته و هنوز هیچ پستی راجع به حوادت بعد از 22 خرداد نداشتم.

خداییش دودل مونده بودم که چی بنویسم.

بنویسم در حالی که هنوز واسه خودم برخی از زوایا مبهمه

ننویسم درحالیکه وجدانم آسوده نیست

در این چند روزه هرکی هرچی می خواست می نوشت و می گفت.

هر چند برخی وبسایت های رسمی فیلتر شدند ولی واسه ما بجز سایت youtube اونوهم تا پیدا کردن یه free vpn فیلتر معنی نداره که!

در عین حال وبلاگ نویسا و یاهو 360 وcloop ایها هم بیکار ننشسته بودن و با غرض یا بی غرض مینویشن و واسه fan هاشون بخصوص موسوی چی ها سنگ تموم میذاشتن.

مطالب سایت های رسمی هوادارن یه حدی متضاد بودند که گویی از دو دنیای متفاوتی دارن می نویسن!!! خداییش جنگ رسانه ای رو خوب یاد گرفتن!!!

صدا و سیما که واسه کسایی مثل ما که یه نمه از جریانات تهران باخبر شده بودیم شده بود " زهلم گتمیش"

تا جایی که بعد مدتا مسیر دیش رو عوض کردیم تا ببینیم اون وره آب چه خبر از اینجاهاست!!!

من موندم تو کار این صدا و صیما که چه سیاستی رو داره دنبال میکنه... از کله سحر تا سرشب یه جند تا خبر تکراریه که تو هر کانالی هم داره عینا پخش میشه.... کانال استانی هم که کاری بجز ترجمه همین جندتا خبر نداره ، فقط بعضی مواقع اصل امانت در ترجمه رو رعایت نمیکنه! و ترجمه تحت الفظی نسیتش.

حتی از 20:30 که از اونهمه تو بوق و کرنا میکردش هم دیگه انتظاری نداشتیم چراکه در زمان قضیه سوسک چه گلی به سر ما زده بود که الان بخواد ....

Where is my vote? این واسه کی بود؟ این به نظر من یه طرح بودش تا شعار. حتی بچه نیم وجبی هم این پلاکادرد رو برداشته بود...... حال بماند که چرا انگلیسی نوشته شده بود.

حالا جواب : رای شما یکی ازون 9 میلیون رای بودش!!!

مگه نگفتن رای ما رو نخوندن؟..... خب می تونستین تو باز شماری آرا بهش رسیدگی کنن.... حالا چرا ستاد موسوی دلایل و شواهد تقلب رو ارائه ندادن؟ آیا اینگه بگیم تقلب شده و باید باطل بشه کافیه؟!!

درین میان بعضی ها منظورشون نظام بود و انتخابات یک بهانه (البته منظورم تا قبل از درگیریهای خیابانی تهران و کشته شدن و ضرب و شتم بودش )

2 یا 3 تیرماه بودش و با بچه ها داشتیم یه گزارشکار آماده می کردیم و آماده امتحان می شدیم.... با شنیدن چندتا خبر ریختم به هم.فقط گوش دادم و هیچ. مونده بودم که خدایا اینایی که میگن اتفاق افتاده یا نه؟
هرچند ازین ورو اون ور یه چیزایی شنیده بودم ولی زیاد به این حرفا اطمینان نداشتم ، حتی از دوستای نزدیکم

چراکه هر کدوم تحت تاثیر فعالیت های انتخاباتی خودشون مسائل رو بازگو می کردن.

.

.

.

در اینکه موسوی از همون اول بد شروع کرد و سیاست ترور شخصیت رو در پیش گرفت و هی احساس خطر می کرد ، شکی نیست.

اینکه احمدی نژاد بیشتر از بقیه کاندیداها تحت فشار بود و بجز چند مورد خوب از عهده مناظره ها براومد شکی نیست

اینکه بسیج بیطرف نبود شکی نیست

اینکه از بسیج واسه تبلیغات احمدی نژاد استفاده شد شکی نیست

اینکه به برخی از کارمندان واسه شرکت در سخنرانی احمدی نژاد 15هزار تومان داده شد شکی نیست؟

اینکه بسیج یا لباس شخصی ها تو تهران گند زدن شکی نیست

اینکه بعضی از بسیجی ها خودشون با دیدن عملکرد بسیج دست به اعتراض زدن شکی نیست.... تا جایی که بعضی ها با مسئول خودشون دعوا کردن و حتی پایگاه خودشون رو آتیش زدن

اینکه دستگیر شده ها رو می بردن مسجد و مسجد شده بود محل ضرب و شتم شکی نیست

مسجدی که مدعی خود قداست آن بشکست ، از دیگران چه انتظاری باید داشت؟

درسته که بدست بچه تفنگ داده بودن؟

درسته که گلوله ها به سمت بالاتنه شلیک می شدن؟

درسته که چهار نفری یکی رو می بردن بالا .....یا زهرا میگفن... می زدن زمین؟!

درسته که اونی رو که گرفته بودن با سنگ می زدن و سنگ خونی بود؟
درسته که تیشه به ریشه اعتماد زدن

آنچه گذشت:

بگذریم از اینکه داش هادی رفت سربازی و ما از تک زنگ های نصف شبی بی نصیب شدیم....

بگذریم از اینکه دوتا امتحان آخریم که حساب ویژه ای روشون کرده بودم زد حال شدن!

بگذریم از اینکه تابستون دیگه تعطیلات نداریم و باید واسه فارغالتحصیلی آماده بشیم.

ولی نگذریم از انتخابات!!!

روز انتخابات که مصادف شده بود با میلاد اختر ظلالت و گراهی یعنی تولد خودم ، با هادی و یاسر که از دوستان دوران دبیرستان هستیم رفتیم صفا!!!

من و هادی به احمدی نژاد رای داده بودیم و یاسر هم به موسوی رای داد.

اون روز تا ساعت 12 شب بیرون بودیم ... ما بودیم و زد حال های اساسی واسه هادی که داشت کم کم آماده ملحق شدن به جورگه آشخورها میشدش.

عوض روحیه دادن و دالداری هی می زدیم تو زوقش که بالاخره از دست خودش وsms ها و تک زنگاش خلاص میشیم ... خب چه میدونستیم که ترک عادت موجب مرضه!!! ( مگر اینکه یه جایگذین بهتر واسش پیدا کنیم)

-----------------

بازیچه شدن یا نشدن..... مسئله اینست!!!

خیلی هامون با شنیدن دو سه خبر ، می شیم کارشناس.... خب منم یکیش!!!

هنوز بازار دروغ و دروغ بازی گرمه.

آدمیزاد هيمنه

اونی رو که دوست داریم و مطابق با خواستمون باشه رو حق می دونیم و بقیه رو ناحق

اونی که به نفع ماهستش رو بزرگش می کنیم و بقیش رو یا نادیده می گیریم و یا سعی می کنیم خیلی کوچک جلوه بدیم.

ذات آدمی اینطوریه که چیزی رو که بر خلاف میل و خواستش باشه رو به راحتی نمی تونه قبول کنه و هر راهی رو که برای رسیدن به هدفش باشه رو منطق و وحی منزل می گیره .

هرکی طرفداری میکنه خود به خود تحت تاثیر این جو قرار میگیره ، خوا یا نا خواه کم یا زیاد.

حال اینکه اگه بخوایم نظر بدیم یا قضاوتی داشته باشیم باید خودمونو بی طرف بگیریم و باید بترسیم از ناحق جلوه دادن حق و حق جلوه دادن نا حق.

در این میان برخی از موسوی چی ها که کارشون شده بود توهین و کپی برابر اصل و اینکه هرکی ازونا نباشه میشه جاسوس یا امل و این حرفا (البته این از برداشت من تو اینترنت هستش) !!!

و چه بعضی از احمدی نژادی ها که فکر می کردن بقیه گول خوردن و بر زد مصالح نظام هستند و الی ماشالله!

البته تو دانشگاه ما و بین دوستام این جو نبود و هر کسی با دلایل و منطق خودش هواداری می کردش و هر از گاهی یه زد حال دوستانه می زد یه حریف و ما هم که هی از هر دو طرف مچگیری میکردیم و کارمون شده بود ماهی گیری!!!

هرچند موسوی چی ها خودشون رو منطقی نشون می دادن ولی منطق بیشترشون در حدی بود که خوشون رو حق بدونن!!! مثل بعضی از احمدی نژادی ها که اگه یخورده بیشتر بحث میکردی حرفی نداشتن ( البته این ربطی به خود کاندیداها نداشت)

Monday, July 06, 2009

نمی خواستم بنویسم...ولی خوب 5 روز واسه آخرین امتحان وقت دارم وکلی وقت واسه چت و مت...ا

ایشالا بعده امتحانام بیشتر آپ می کنم....

فعلا روز پدر رو از دست ندم بهتره!!!

برخیز که قدسیان جوابت بدهند--- وز کوثر معرفت شرابت بدهند

چون ماه رجب باشد و اعیاد علی--- این روز دعای مستجابت بدهند

روز پدر مبارک