Friday, May 21, 2010

يكي بود يكي نبود
اگه من آخوند ميشدم چي مييييييشد!!!ا
فيلمبرداري مي كردن!ا

بدبخت شديم!

از فردا ديگه اگه تونستيم بريم خيابون!

اگه اين دختراي بد حجاب گذاشتن آزادانه بگرديم!

هرجا ببيننمون پدرمونو در ميارن!

حالا چيكار كنيم؟!

آخه ما رو چه به راهپيمايي عليه بدحجابي!

وحيد جان اينم وقت بود كه ما همديگرو اونجا ببينيم!

دوتا وحيد يه جا جمع بشن چي ميييييييشه!؟

آخه چرا؟!

ميگم " وحيد! بزار اين بمب رو منفجر كنم!!!!!"

هم معترضين از اين همه عذاب خلاص مي شدن و هم بد حجاب ها!

دراينصورت هردو طرف برنده بودن (Win - Win)

راهپيمايي تموم نشده بود كه يه خانم مدل بالا!...عذر مي خوام اشتباهي شد.... يه خانوم با ماشين مدل بالا اومد و يه عرض اندامي كردش!

خوب شد كه اون موقع ما تو جمع راهپيمايان نبوديما!

هميييييين؟!

.

.

-----------------------------------------------------------------------

از شوخي گذشته فكر مي كنين تو اين جامعه يي كه ما الان داريم با يه راهپيمايي يا برخورد فيزيكي، يه بدحجاب خوش حجاب ميشه؟

به نظر من كه اگه طرف عقده اي نشه، تاثير ديگه اي روش نداره .

با اين همه تبليعاتي كه ميشه و اين همه اطلاع رساني ها، اگه يه فرد بد حجاب مي خواست خوش حجاب باشه كه تا حالا شده بود.

زوركي هم كه نميشه!

طرف در ظاهر و جلو مامورين ارشاد شايد يكم رعايت كنه... ولي كافيه كه ازون محدوده خارج بشه!

به نظر من مشكل از يه جاي ديگس.

منم مخالف بد حجابي هستم.

ولي بايد حساب برخي بد حجابي ها رو از حساب اونايي كه اينور و اونور عشوه گري و بي حجابي مي كنن جدا دونس.

شايدم ارزش هامون عوض شدن!

يه خانوم مو كاكلي حجاب رو يه چيزي تعريف ميكنه و يه خانم چادري ( ازونايي كه فقط يه چشم رو نمي پوشونن) يه چيز ديگه.

ولي واقعيت اينه كه از خودمون بپرسيم "حجاب چيه ؟ و در واقع هدف از حجاب چيه؟"

بهتره اينو از خودمون بپرسيم كه حجاب واسه خودمه يا بقيه ؟

اصلا حجاب رو كي گفته؟!!

واقعيت اينه كه برخي خانوما و آقايون مخالف نظام و حتي اونايي كه مخالف دولتند، وقتي ميبينن كه عليه بدحجابي تبليغ ميشه اينارو بر عليه خودشون ميدونن!

و اونايي هم كه از آخوند بدشون مي ياد ولي خودشونم مسلمونن، داستان خودشون رو دارن!

------------------------------

چرا اين همه ادعاي مسلموني داريم؟

كو عمل!؟

چرا يه دختر تازه مسلمون شده بايد حجابش رو بصورت كامل رعايت كنه ولي ما كه خودمونو مسلمون ميدونستيم و مي دونيم نه!

چرا يه دختر مسلمون تو بين اون همه نامسلمون بايد اونطوري زير فشار و استرس و با اونهمه مشكل حجابش رو زمين نذاره ولي دختراي ما واسشون فرقي نكنه كه يه نامحرم اونارو چطوري ببينه؟!

چرا ماماناي ما بايد خودشون چادريه يه چشمي باشن ولي دختراشونو مثل يه عروسك همراشون ببرن اين ور و اون ور؟

منظورم از عروسك كاملا واضحه ها!

چرا يه راهب يا خواهر روحاني و مسيحي حجاب سرش رو كاملا رعايت ميكنه؟

چرا مسيحي ها موقع خاكسپاري و برخي مراسم هاشون حجاب مي پوشن؟

ما كه مسلمونيم قرآن رو هم قبول نداريم! مگه قرآن راجع به حجاب ننوشته؟

ماها هنوز با مسلمون شدن خودمون مشكل داريم. چه اونايي كه ديمي مسلمون شدن و چه اونايي كه مثلا تاريخ خوندن و به عرب ها فش مي دن كه چرا باعث شدن ما مسلمون بشيم!

يادتونه كه يه زموني فقط خودمون و كشورمون رو مسلمون واقعي مي دونستيم؟!

(من كه خودم لااقل اينطوري فك مي كردم) ولي حالا چي؟!

راستي عكس ماماناي سه امريكايي در بند ايران رو كه اومدن ايران، ديدين؟!

نه به عكس هاي توي هتل و نه به عكس هاي توي فرودگاه! جالب بودن.

Monday, May 17, 2010

....

.

.

قیمت خود را نمی دانند و از نرخ « بازار ارزشها » بی خبرند!

اگر دل به چیزی می بندی ، به چیزی ببند که بیارزد.

اگر عشق می ورزی، عاشق چیزی شو که تو را هم قیمتی کند ، نه آن که تو را از ارزش بیندازد .

حیف است که دلها بی در و دروازه باشند و عشقها بی هویت و بی شناسنامه .

کاش انسانها ، به اندازه کالایی که می خرند ، در دل بستن ها و محبت پیدا کردن ها هم حوصله و وسواس به خرج دهند.

کاش عشق ها این قدر حراج و بی قیمت و کوچه بازاری و دست مالی شده نبود .

راستی .... ارزش خود را می دانی ؟

----------------------------------

دل کیهان را اگر بگشاییم این سخن را خواهیم شنید

« هر کنشی واکنشی را در پی دارد » پس براین باور باشید !

همه کردار ما چه خوب و چه زشت ، بی بازگشت نخواهد بود .

گفته ی عبرت آموز از ارد بزرگ

-----------------------------

زندگی در صدف خویش گوهر ساختن است

در تف کوره ی غم رفتن و نگداختن است

هنر زنده دلان خواب و پریشانی نیست

از همین خاک جهان دگری ساختن است

-------------------------------------------

مراقب افکارت باش آنها به گفتار تبدیل می شوند

مراقب گفتارت باش آنها به کردار تبدیل می شوند

مراقب کردارت باش آنها به عادت تبدیل می شوند

مراقب عاداتت باش آنها به شخصیت تبدیل می شوند

مراقب شخصیتت باش آن سرنوشت خواهد شد.

---------------------------------------------

امام علی (ع) می فراید :

آن که از نفس خود حساب کشید ، سود برد ؛ و آن که از آن غافل شد ، زیان دید ؛

آن که ترسید ، ایمن گشت ؛ و هر که پند گرفت ، بینا گشت ؛ و آن که بینا گشت ، فهمید ؛

و آن که فهمید ، دانست .

منبع:

http://www.yassekaboud.blogfa.com

خواستم از ” بوسوئه ” تقليد کنم، خطيب نامور فرانسه که روزي در مجلسي با حضور لويي، از ” مريم ” سخن مي‌گفت . گفت : هزار و هفتصد سال است که همه‌ سخنوران عالم درباره مريم داد سخن داده‌اند.
هزار و هفتصد سال است که همه فيلسوفان و متفکران ملت‌ها در شرق و غرب، ارزش‌هاي مريم را بيان کرده‌اند.
هزار و هفتصد سال است که شاعران جهان در ستايش مريم همه‌ ذوق و قدرت خلاقه ‌شان را به کار گرفته ‌اند.
هزار و هفتصد سال است که همه‌ هنرمندان، چهره‌نگاران، پيکرسازان بشر، در نشان دادن سيما و حالات مريم هنرمندي ‌هاي اعجاز‌گر کرده‌ اند.

اما مجموعه‌ گفته‌ها و انديشه ‌ها و کوششها و هنرمندي‌‌هاي همه در طول اين قرن‌هاي بسيار، به اندازه‌ اين کلمه نتوانسته ‌اند عظمت‌هاي مريم را بازگويند که: “مريم (س)، مادر عيسي (ع) است “.
و من خواستم با چنين شيوه ‌اي از فاطمه بگويم. باز درماندم

خواستم بگويم، فاطمه دختر خديجه‌‌ي بزرگ است.
ديدم فاطمه نيست.
خواستم بگويم که فاطمه دختر محمد است.
ديدم که فاطمه نيست.
خواستم بگويم که فاطمه همسر علي است.
ديدم که فاطمه نيست.
خواستم بگويم که فاطمه مادر حسين است.
ديدم که فاطمه نيست.
خواستم بگويم، که فاطمه مادر زينب است.
باز ديدم که فاطمه نيست.
نه، اين‌ها همه هست و اين همه فاطمه نيست.
فاطمه، فاطمه است

***برگرفته از كتاب فاطمه فاطمه است***

------------------------------------------

اینقدر پی قبر من زار نگریید

هرجا دلتان می شکند

قبر من آنجاست...

**السلام عليك يا فاطمه الزهرا**

گويند:

حضرت فاطمه سلام الله علیها:

شب هنگام رسول خدا(ص) بر من وارد شد ، فرمـود

اى فـاطمه نخـواب مگـر آن كه چهار كار را انجـام دهـى:

قـرآن را ختـم كنـى،

و پیامبران را شفیعت گردانى،

و مؤمنیـن را از خود راضى كنى،

و حج وعمره اى را به جا آورى.

ایـن را فرمـود و شروع به خـواندن نماز كرد، صبر كردم تا نمازش تمام شد،

گفتـم: یا رسول الله به چهار چیز مرا امر فرمودى در حالى كه بر آنها قادر نیستم

آن حضرت تبسمى كرد و فرمود:

چون قل هو الله را سه بار بخوانى مثل این است كه قرآن را ختم كرده اى

و چون بر من و پیامبران پیش از من صلوات فرستى، شفاعت كنندگان تو در روز قیامت خواهیـم بود،

و چون براى مؤمنیـن استغفار كنى ، آنان همه از تو راضى خواهند شد،

و چون بگـویـى: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر حج و عمره اى را انجام داده اى. (بهجه ، ج 1)

هدیه به روح پاک حضرت فاطمه زهرا صلوات

التماس دعا

Friday, May 07, 2010


گفتمش عشق را معنا بكن؟------عكس مادري بر سر مزار فرزندش را كشيد
گفتمش چيست تو را اين حال و هوا؟------ گفت: حال معنا مي شوم
.
.
عشق يعني ناله هاي جان سوز يك مادر كه تنها اومده سر خاك پسرش شهيدش. بعد گذشت اين همه سال، هنوزم طوري گريه ميكنه كه انگار ديروز از دستش داده. مادر نيستيم تا ببينيم چي ميكشه

امروز پنجشنبه
واسه اولين بار قسمت شد برم واديه رحمت. هميشه دلم مي خواست بيام اينجا ولي هيچ وقت قسمت نشده بود. امروزم كه اومدم هم يه مرايم رو بهونه كردم و هم دلم رو

گفتم برم بين قبور كه خلوته، هم يه تمريني كنم و هم يه دوري بين اين مزار شهدا بزنم. عجب صفايي داره بخدا... كم كم داشتم بر ميگشتم به محل مراسم كه ديدم صداي قرآن مي آيد و مجري برنامه هم داره ميياد سمت من! نيگا كردم به گوشيم كه ببينم ساعت چنده! كه ديدم بيچاره زنگيده و من نشنفدم. ميگفتش دوبار به اسم صدات كردم كه آقاي فلاني واسه تلاوت قرآن تشريف بيارن....كه خبري ازت نشد و بالاخره يكي از حضار اومد و قران خوندش. گفتم بس زيادم بد نشده...شايد اگه من مي خوندم مراسم خوب نمي شد و .... من كه صفام رو كردم شما هم مراسمتون بدون مشكل برگزار شد همين بسه ديگه!ا

بعد يه مراسم ساده، حضار رفتن واسه زيارت قبور و ... منم باز رفتم سر مزار شهدا ، وقتي برگشتم ديدم همه رفتن و از دوستان كسي نيست. يه كم اون طرف تر يه جايي بود كه چند تا كفش جلوش بود فك كردم شايد بچه ها رفتن اونجا واسه استراحت.... همينكه رفتم تو ديدم مزار چند تا شهيد گمنام اونجاس. باز يه دوري توش زدم و يه هوايي تازه كردم... خوش به حالشون

همونجا گوشي زنگيد ، آقا جلال بودش كه مي گفت" وحيد كجايي؟!‌ ما امروز هي تو رو گم مي كنيما"!ا

گفتم " همينجام! الان ميام . يه دو ركعت نماز شكسته خوندم و گفتنم خدايا شكرت .... بخدا قوفيق مي خواد. خدا اين توفيق رو نصيب آدمايي مثل منم ميكنه... كافيه از ته دل بخوايم

Monday, May 03, 2010

اگه ديدين يكي ديوونه شده بش نخندين
اگه ديدين يكي تو خيابون داره مثله جوون مرده ها شيون ميكنه بش نخندين
اگه ديدين يكي مثله رواني ها شده بش نخندين
اگه ديدن يكي ديگه خودش نيس بش نخندين
اگه ديدين يكي از شدت فشارهاي روحي و رواني اعصابش قاطي كرده نگين يارو فيلمشه
اگه ديدين خودتون مثله بالايي ها شدين به بقيه نخندين
اگه ديدين يكي ميخنده فكر نكنين كه طرف واقعا خوشه و مي خنده
.
.
اگه تو راه يكي رو ديدين كه نفسش تنگ مياد يا كنترلش دست خودش نيست براش دعا كنين